کتاب هایی برای موفقیت

در این وبلاگ بهترین کتاب های موفقیت، معرفی شده و داستان هایی از دل آن ها گلچین شده است.

کتاب هایی برای موفقیت

در این وبلاگ بهترین کتاب های موفقیت، معرفی شده و داستان هایی از دل آن ها گلچین شده است.

سکوت

دانشمندی به نام راجر پمروز با دوستانشقدم می زد و با هیجان صحبت می کرد. تنها هنگام عبور از خیابان ساکت شد.بعدها گفت: یادم می آید وقتی از خیابان میگذشتم، فکری باورنکردنی به ذهنم خطور کرد. اما همین که به آن سوی خیابان رسیدیم، صحبت خود را دوباره از سر گرفتیم و دیگر آن چه را چند ثانیه پیش به ذهنم رسیده بود، به یاد نیاوردم.همان روز عصر، احساس سرخوشی ای به پمروز دست داد که دلیل آن را نمی فهمید.

میگفت: احساس میکردم رازی بر من آشکار شده. تصمیم گرفت تمام دقایق آن روز را مرور کند، و وقتی لحظه عبورش از خیابان را به یاد آورد، آن فکر به ذهنش بازگشت. این بار یادداشت اش کرد. فرضیه سیاهچاله ها بود؛ فرضیهای انقلابی در فیزیک نوین. و تنها به این دلیل دوباره به ذهن پمروز خطور کرد که توانست سکوتی را به یاد آورد که همه ما همواره هنگام عبور از خیابان دچارش می شویم.

 

منبع: کتاب مکتوب  پائولو کوئیلو

جملاتی از جیم ران

  • اگر امروز هدفتان این است که دہ حرف بنویسید و فقط سه حرف نوشته اید، پشت سر شما هفت حرف دیگر باقی است. اگر امروز بخواهید پنج تماس تلفنی داشته باشید و تنها یکی از آنها را انجام داده اید، چهار تلفن دیگر باقی مانده است که انجام دهید. اگر امروز وضعیت مالی شما به صورتی است که می توانید دہ دلار پس انداز کنید و هیچ پس اندازی نداشته اید، ده دلار پشت سر دارید. ما فقط در مورد یک روز صحبت کردیم. اما این روزها را با یکدیگر یک سال را تشکیل می دهند. سپس جمع این سال ها یک عمر را تشکیل می دهد و شاید حالا بفهمید که چگونه تکرار شکست های کوچک امروزی می تواند در زندگی شما به آسانی به مصیبتی بزرگ تبدیل شود.

  • ارزش واقعی در تعیین هدف، رسیدن به آنها نیست. دلیل اصلی برای مشخص کردن اهداف، مجبور کردن شما جهت تبدیل شدن به فردی است که به آنها دسترسی یابد. شما فکر می کنید بزرگترین ارزش در میلیونر شدن چیست؟ آیا میلیون ها دلار است؟ من چنین فکر نمی کنم. نه بزرگترین ارزش در مهارت ها، دانش، نظم، و کیفیت رهبری است که شما وقتی آن را به دست آورید، پیشرفت خواهید کرد.

  • هر روز که بر ما می گذرد، فرصتی معادل ۱۴۴۰ دقیقه را برای ما به ارمغان می آورد. یعنی ۸۶۴۰۰ تیک تاک ساعت. هم افراد غنی و هم افراد فقیر دارای فرصت مساوی «۲۴» ساعت شبانه روز هستند. زمان طرفدار هیچ کسی نیست. «روز» صرفا به ما می گوید: من هستم، تو می خواهی با من چه کنی؟»

  • آنچه که می شوید مستقیما روی آنچه که به دست می آورید تأثیر دارد. ما نخست شخصیت مان رشد می کند و سپس پیشرفت مادی می کنیم. اکثر مردم برعکس این عمل می کنند. بینش آنها این است: «اگر من پول بیشتری داشته باشم فرد بهتری خواهم بود! «

  • بیشتر آنچه که امروز دارید با تبدیل شدن به شخصی که امروز هستید به دست آورده اید: برای داشتن بیش از آنچه که به دست آورده اید بیش از آنچه که هستید بشوید

  • بین آن کسی که بی سواد است و توانایی خواندن ندارد و آن کسی که مطالعه نمی کند تفاوت چندانی وجود ندارد.

  • نگویید اگر می توانستم انجام می دادم در عوض بگویید اگر انجام دهم می توانم!

  • شما باید چه کسی بشوید تا تمام آن چیزهایی را که می خواهید به دست آورید؟

  • منش ما تعیین کننده میزان آینده ای است که مجاز به دیدن آن هستیم.

  • با بهتر شدن ما زندگی هم بهتر می شود.



منبع: کتاب یک روز را 365 بار تکرار نکنیم (1)

انگیزه ثروت است

شبی ملا از محفل دوستانش بیرون آمد و راه خانه را در پیش گرفت. اما چون افیون و بنگ مصرف کرده بود، وضعیت عادی نداشت. او هنگام عبور از قبرستان دہ، در داخل قبری افتاد. تلاش کرد از قبر بیرون بیاید، اما از آنجا که هوشیاری مناسب نداشت، نتوانست کاری از پیش ببرد. چون خیلی خسته بود، تصمیم گرفت همانجا بخوابد. چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان ما که مانند او حال درستی نداشت به سرنوشت وی دچار شد. او داخل قبری افتاد که ما بود. تلاش های او نیز برای بیرون آمدن از قبر بی فایده بود. پس، هراسان و بیمناک شروع کرد به فریاد زدن و کمک طلبیدن. در همین گیرودار، ملا از خواب بیدار شد و آهسته در گوش رفیقش گفت: مطمئن باش نمی توانی امشب از این قبر خارج شوی...»
 

 
دوست ملا که تصور کرده بود یک روح با وی حرف می زند، در حالی که داشت از ترس زهره ترک می شد به شکل انفجاری از جا پرید، خود را از قبر بیرون کشید و پا به فرار گذاشت. نکته نیروها و استعدادهای ما بیش از حد تصور ماست، اما عواملی چون انگیزه تعیین می کند تا چه حد از تلاش های ما بالفعل شود. هدف، به ما جهت می دهد و انگیزه، انرژی حرکت را تأمین می کند. هرچه اهداف روشن تر و دلایل مشخص و مستدل داشته باشیم، از جدیت بیشتری برای حرکت برخورداریم.
نسبیت زمان و مکان 
یک دقیقه زیاد است یا کم؟ تفاوت دارد: کسی که سرش زیر آب باشد، زمان برایش به کندی سپری می شود طوری که یک دقیقه بسیار طولانی می نماید. اما، یک دقیقه برای کسی که فقط لحظاتی از زندگی اش باقی مانده بسیار کوتاه است و سریع می گذرد. انیشتین، نسبیت زمان را در جمله ای معروف این گونه بیان می کند: «یک ساعت با خانمی زیبا صحبت کنید، یک دقیقه به حساب می آید. یک دقیقه روی یک بخاری داغ بنشینید، یک ساعت برایتان می گذرد». مسافت «فضا» نیز مانند «زمان» از الگوی نسبیت پیروی می کند. به این صورت که نزدیک و دور بودن فواصل به میزان انگیزه های شما برای طی کردن آن بستگی دارد. صائب تبریزی نسبیت مکان را اینگونه توضیح می دهد:
می توان رفت به یک چشم پریدن تا مصر                      بوی پیراهن اگر قافله سالار شود
 اینکه شما چقدر با «مصر» اهداف و خواسته هایتان فاصله داشته باشید و چه زمانی به آنها برسید، منبعث از حدت و شدت شوق و نیروی انگیزشی شماست. چرایی ها، دلایل و انگیزه هایتان تعیین کننده ی این واقعیت هستند که فاصله ی میان وضع موجود (نقطه ای که هم اکنون در نمودار زندگی تان در آن قرار دارید) و وضع مطلوب (مدینه فاضله اهدافتان را با چه سرعتی طی می کنید و لذا چه هنگام به آن می رسید. در دنیای نسبیت، یک لاک پشت باانگیزه، سریع تر از یک خرگوش تنبل به خط پایان می رسد. در فیزیک مدرن، زمان و مکان دو مقوله ی تفکیک شده از هم نیست، بلکه عبارت زمان۔ فضا به این واقعیت اشاره دارد که این دو، نه دو واقعیت مجزا که یک حقیقت واحدند.
اینکه دو نقطه (مکان) چقدر با هم فاصله دارند به این بستگی دارد که با چه سرعتی فاصله ی میان این دو نقطه طی شود. و اینکه با چه سرعتی این فاصله طی شود (زمان: چقدر طول میکشد که از نقطه ی «آ» به نقطهى فرضی «ب» برسید)، به این بستگی دارد که با چه میزان اشتیاقی حرکت کنیم. هرچه سوژه با سرعت بیشتری حرکت کند، فضا منقبض و فشرده می شود و هرچه سوژه با سرعت کمتری حرکت کند، فضا منبسط (گسترده می شود. به همین دلیل است که دانشمندان می گویند: فاصله ی میان دو اتم از فاصله میان دو ستاره بیشتر است. سرعت شما انگیزه هایتان)، فاصله (زمان و مکان) میان شما و نتایج دلخواه را مشخص می کند. از این رو گفته اند: انسان نابینا و فلج، اما با انگیزه که هدفش رسیدن به کره ماه است، زودتر به مقصد می رسد تا انسان بی انگیزه ای که می خواهد به خانه اش برود.
قلاب بینداز تا زندگی ات تغییر کند مرد جوان فقیر و گرسنه ای، دلتنگ و افسرده روی پلی نشسته بود و گروهی از ماهیگیران را تماشا می کرد. در حالی که به سبد پر از ماهی کنار آنها چشم دوخته بود، با خود گفت: کاش من هم یک عالمه از این ماهی ها داشتم! آن وقت آنها را می فروختم و لباس و غذا می خریدم.
 یکی از ماهیگیران پاسخ داد: اگر لطفی بهمن بکنی، هرقدر ماهی بخواهی به تو می دهم. 
- باشد. 
- این قلاب را نگه دار تا من به شهر بروم و به کارم برسم. مرد جوان با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفت. در حالی که قلاب مرد را نگه داشته بود، ماهی ها مرتب طعمه را گاز می زدند و یکی پس از دیگری به دام می افتادند. طولی نکشید که مرد از این کار خوشش آمد و خندان شد.

مرد مسن تر وقتى برگشت، گفت: همه ی ماهی ها را بردار و برو! اما می خواهم نصیحتی به تو بکنم. دفعه ی بعد که محتاج بودی، وقت خود را با خیالبافی تلف نکن. قلاب خودت را بینداز تا زندگی ات تغییر کند! زیرا، هرگز آرزوی ماهی داشتن، تور ما را پر از ماهی نمی کند. با زیر و رو کردن مزرعه در ذهنتان، هرگز نمی توانید شخمش بزنید. ضرب المثل ایرلندی

منبع: ملانصرالدین چگونه زندگیتان را تغییر می دهد مسعود لعلی نشر بهار سبز

قدرت دعا

دعا اتحاد آگاهانه با شعور کیهانی است. دعا التماس و زاری نیست. بلکه همدلی و یگانگی با خداست. جولی ستن سیرز» «بتی جین» در کتابش به نام در آغوش نور می نویسد:

در سال ۱۹۷۳ در طی مدتی که حالت بین مرگ و زندگی را تجربه می کرد، دید که فرشتگان برای پاسخ به دعاهایش به سوی او می آیند. آن ها در کارشان سرشار از عشق و شادی بودند. این دعاها پرتوهای نور بودند که از زمین به صورت شهاب فرستاده می شدند. او در ادامه می گوید: به گونه ای روشن به من گفتند که تمام دعاها از سر علاقه، شنیده و پاسخ داده می شود. من درک کرده ام همین که دعاهای از سر شوقمان ابراز شود، لازم است از آنها، درگذریم و در پاسخگویی به آنها به قدرت خداوند اعتماد کنیم. او نیازهای ما را در تمام اوقات میداند و فقط منتظر درخواست ماست تا یاریمان دهد. او تمام توانایی ها را دارد تا دعاها را مستجاب کند. وقتی که ما صادقانه تقاضا کنیم، بدون شک به دست خواهیم آورد.»

جی پی وسوانی»، با نگاهی عارفانه و عاشقانه درباره ی دعا می گوید: لازم نیست که فقط دعاهای معین و مدون به خدا بکنیم. دعا باید خودانگیز باشد و از قلبی مالامال از عشق برخیزد. ممکن است یک نگاه پر محبت یا آهی عمیق نزد خدا بیش از هزاران دعای معین و مدون روزانه پذیرفته شود. برای دعا حس و عاطفه لازم است، زیرا مهمتر از کلماتی که به زبان می آوریم، موج عشقی است که این کلمات دربر دارند؟

 

منبع: از کوتهی توست که دیوار بلند است -  سعید گل محمدی انتشارات نسل نواندیش

3 راز رابرت کیوساکی برای موفقیت

راز اول: برای دیگران الگو و منبع الهام شوید برای کسب موفقیت به صورت مدام نگاه به هدف خود داشته باشید. هنگام قدم برداشتن به سمت موفقیت بهانه ها و چیزهای زیادی قصد دارند شما را به حاشیه برانند این بهانه ها در قالب دوستان، خانواده، همسر و ... شما را از مداومت و پیگیری هدفهایتان باز می دارند. شما در این گونه موارد کمی سنگدل باشید، به سرزنش و توهین های دیگران گوش ندهید و در رسیدن به هدف، عزمی راسخ داشته باشید. بهترین و ایده آل ترین کاری که شما می توانید برای دیگران انجام دهید این است که الگو و منبع الهام آنها شوید.

راز دوم: از طفره رفتن بپرهیزید هر قدمی که می خواهید برای موفقیت مالیتان بردارید را از همین لحظه شروع کنید. درست همین جا و همین لحظه است که می توانید زندگی تان را دگرگون کنید و سرنوشت خودتان را با دستان خود رقم بزنید.

راز سوم: گرفتاری شکل تقلبی شهرت است بعضی از افراد فقیر و طبقه متوسط به عمد برای خود گرفتاری دست و پا می کنند، چون راه آسانی برای جلب توجه دیگران است. آسان است که معتاد شویم بجای اینکه مسئولیت زندگی را تمام قد بپردازیم. معتاد شدن بسیار آسان تر از کسب مهارت های مختلف مالی است.


منبع: 110 راز رابرت کیوساکی برای موفقیت - رابرت کیوساکی - انتشارات طاهریان