جادوگر شهر از

همان طور که قطعا می دانید، ما در دنیایی زندگی می کنیم که دائم در حال تغییر است. علوم، اطلاعات و دانش هر روز دستخوش تغییرات بزرگی می شوند و پیشرفت می کنند. ده کسب وکار برتر همه ی کشورهای دنیا قطعا کسب وکارهایی هستند که تا ده سال پیش از آنها هیچ خبری نبود. فقط به این موضوع فکر کنید. این مساله همه ی ما را در هر سنی و در هر حیطه ی شغلی به چالش می کشد.

اگر می خواهیم ارتباط مان را با دنیای فعلی حفظ کنیم و مزیت رقابتی مان را از دست ندهیم، باید این چالش را بپذیریم. وزارت کار ایالات متحده ی آمریکا این طور گزارش داده است که در طول بیست سال آتی دهها شغل جدید ایجاد خواهند شد. جدا از این که باید همیشه در حال یادگیری و توسعه ی شخصی باشید، به نظرتان اولین دارایی شما برای پشت سرگذاشتن موفقیت آمیز این دورهی تحول عظیم چه چیزی خواهد بود؟ در موردش فکر کنید. منتظر جواب من نباشید. «تجربه» نیست. با وجود تحولات گسترده امروزی نیاز چندانی به تجربه احساس نمی شود. «پول» هم نیست. پس وظیفه سرمایه گذاران چیست؟ اجازه بدهید بگویم. شک نکنید مهمترین دارایی تان روابطیست که می توانید بسازید. در واقع اگر می خواهید در بازار کسب و کار امروزی به نان ونوایی برسید، کسی به ماشین شما، خانه ای که همه به این نکته توجه می کنند که چه کسانی در اطراف شما حضور دارند و شما با چه کسانی روابط شخصی و کاری خوبی برقرار کرده اید. پس اصلی ترین مهارتی که باید یاد بگیرید، تمرین کنید و روی آن مسلط شوید، توانایی شما در «شبکه سازی است. توانایی شما در برقراری تماس با افراد، حفظ ارتباط و بنیان نهادن رابطه ای نزدیک با افراد مهم و هدفمند. افرادی که مثل دروازه ای شما را به اهداف، مقاصد و جاه طلبیهایتان می رسانند. به همین خاطر اولین نکته ای که می خواهم در این جا به آن اشاره کنم، اولین مانعی است که سر راه ارتباط شما با خیلی از افراد دیگر قرار دارد. چه مانعی؟ بله، درست حدس زدید، «ترس». . برای شروع می خواهم پرده ها را کنار بزنم تا به کمک همدیگر یکی از ترسناکترین و پررمزورازترین توهماتی را که در مورد ارتباطات رویایی با دیگران داریم، نابود کنیم. مردم در مورد تصویری که ازظاهرسازی می کنند؛ درست مثل «جادوگر شهر از»! می دانید که «آز» تمام تلاشش را می کرد تا ترسناک، پررمزوراز و قدرتمند به نظر برسد؛ یکبار با سری شبیه به سر غول ها دیده می شد و یک بار شبیه یک پری زیبا؛ دفعه ی بعد، خودش را به شکل توپی از آتش به نمایش می گذاشت و بار دیگر به شکل یک غول دهشتناک. ولی وقتی پرده ها کنار رفتند و راز او برملا شد، همه متوجه شدند او شبیه هیچ کدام از آن تصاویر نبود؛ بلکه مردی بود مهربان که ظاهری معمولی داشت و از حقه های جادویی زیادی استفاده کرده بود تا خودش را بزرگ و قدرتمند نشان دهد. این موضوع در مورد خیلی از مردم هم صدق می کند که تلاش می کنند خودشان را بسیار قدرتمند و کنترلگر نشان دهند؛ ولی در پس ظاهر غلط انداز و پوستهی غیرواقعی‌شان آنها هم درست مثل بقیه، همان انسانهای ضعیف، حساس، شکننده، ترسو، امیدوار، مهربان و بخشنده هستند. حتی در خیلی از اوقات، دیگران برای آنها چنین ظاهری را در نظر گرفته اند، نه خودشان!

به عنوان کسی که با خیلی از افراد موفق دنیا مصاحبه کرده ام، می‌توانم به شما بگویم که تک تک این افراد مشهور به همان اندازه آدم‌هایی معمولی بوده اند که همسایه ی دیوار به دیوارتان! بله، آنها کارهای حیرت آوری انجام داده اند و فلسفه های عمیقی در مورد زندگی دارند که می توانند ساعت ها در موردشان با شما حرف بزنند؛ ولی آنها هم از همان گوشت واستخوانی تشکیل شده اند که بقیه ی انسانها. پس فراموش نکنید، همه ی این افراد موفق در وهله ی اول انسان اند. مهم نیست چقدر پرستیژ اجتماعی دارند، یا با چه دبدبه و کبکبهای قدم می زنند. آنها هم مثل ما شلوار می پوشند! گاهی میترسند، امید دارند و به بعضی از رویاها و آرزوهایشان نرسیده اند. وقتی بدانید در پس پرده چه خبر است، که انسانی معمولی و مهربان در پس آن است، ترس ها و تردیدهای تان را کنار می گذارید و با اعتماد به نفس بیشتری سراغشان میروید و باآنها ارتباط برقرار خواهید کرد.

منبع: پنج راز فریبنده افراد واقعا موفق و چند یادداشت دیگر – دارن هاردی – شادی حسن پور – انتشارات نگاه نوین