دعا اتحاد آگاهانه با شعور کیهانی است. دعا التماس و زاری نیست. بلکه همدلی و یگانگی با خداست. جولی ستن سیرز» «بتی جین» در کتابش به نام در آغوش نور می نویسد:
در سال ۱۹۷۳ در طی مدتی که حالت بین مرگ و زندگی را تجربه می کرد، دید که فرشتگان برای پاسخ به دعاهایش به سوی او می آیند. آن ها در کارشان سرشار از عشق و شادی بودند. این دعاها پرتوهای نور بودند که از زمین به صورت شهاب فرستاده می شدند. او در ادامه می گوید: به گونه ای روشن به من گفتند که تمام دعاها از سر علاقه، شنیده و پاسخ داده می شود. من درک کرده ام همین که دعاهای از سر شوقمان ابراز شود، لازم است از آنها، درگذریم و در پاسخگویی به آنها به قدرت خداوند اعتماد کنیم. او نیازهای ما را در تمام اوقات میداند و فقط منتظر درخواست ماست تا یاریمان دهد. او تمام توانایی ها را دارد تا دعاها را مستجاب کند. وقتی که ما صادقانه تقاضا کنیم، بدون شک به دست خواهیم آورد.»
جی پی وسوانی»، با نگاهی عارفانه و عاشقانه درباره ی دعا می گوید: لازم نیست که فقط دعاهای معین و مدون به خدا بکنیم. دعا باید خودانگیز باشد و از قلبی مالامال از عشق برخیزد. ممکن است یک نگاه پر محبت یا آهی عمیق نزد خدا بیش از هزاران دعای معین و مدون روزانه پذیرفته شود. برای دعا حس و عاطفه لازم است، زیرا مهمتر از کلماتی که به زبان می آوریم، موج عشقی است که این کلمات دربر دارند؟
منبع: از کوتهی توست که دیوار بلند است - سعید گل محمدی – انتشارات نسل نواندیش